۱۸ ذیالحجه سال دهم هجری بود که آخرین فرستادة خداوند، در حال بازگشت از آخرین مراسم حج، همراه با یاران و همراهان، ناگهان دستور توقف داد؛ قرار بود، برکة آرام غدیر، به افتخاری عظیم، مفتخر شود و شاهد انتخاب یکی از بندگان برگزیدة خداوند بهعنوان جانشین، وصی و ولی امر مسلمانان جهان باشد و از آن روز بود که نامش یادآور یکی از خاصترین و مهمترین اعیاد اسلامی شده است؛ عیدی که ولایت را معنایی نو بخشید و اساسیترین پیام رسول خدا صلیالله علیه و آله را به عالمیان ابلاغ کرد.
اینها آخرین کلماتی است که از رسول مهربانی شنیده میشود: «آن کس که من مولای اویم؛ پس از این علی مولای اوست». این خورشید نبوّت است که حجّت را تمام میکند و دست ولایت راستین را پیشروی خیل شاهدان بالا میبرد. علی صفایی با قلم خاص و نگاه بدیع خود در کتاب موجز، خوشخوان و درعینحال عمیق «غدیر»، به تبیین نکات مهمی در خصوص موضوع غدیر و مبحث ولایت پرداخته است، در بخشی از کتاب، دربارة ضرورت ولایت میخوانیم:
«هنگامیکه انسان خود را بیشتر از یک دهان نمیبیند که با یک مشت رودة گرهخورده و به ... ختم میشود. این دهان دراز، دیگر نه دین میخواهد و نه امام و نه رهبری و ولایت؛ که غریزه برای این و بالاتر از اینها کافی است؛ اما انسانی که میخواهد انسان باشد و جامعهای انسانی تشکیل دهد، نه یک دامپروری بزرگ و یک کندوی عادل، این انسان ضرورت این شناخت و عشق و این حجت و نور و امام و امین را مییابد و به سوی او میشتابد و او را بر خویشتن مقدم میدارد؛ که او از او به او آگاهتر و مهربانتر و نزدیکتر است».
ورود به سیستم
ارسال پیغام
نکته : شماره ثبت, شماره رکورد و یا هر داده ورودی که باعث بروز خطا شده است را در متن بازخورد ارسال نمایید.